اسراب

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نادر ابراهیمی» ثبت شده است

صبح یک روز معمولی، پدربزرگم دیگر از خواب بلند نشد، چنان آرام و موقر در وسط بزرگترین و نورگیرترین اتاق خانه به پشت خوابیده بود که گمان می‌کردیم پیرمرد هوس کرده است بی‌توجه به همه‌ی سروصداها قدری از چرت صبحگاهیش بیشتر لذت ببرد. هنوز هم یادآوری آن صحنه بیشتر از حزن و اندوه، موجی از غبطه‌ی بغض‌آلود را برایم به همراه دارد که چه باشکوه آرام گرفت. من اما که بیشترین نفرت زندگیم خیره‌شدن به قطرات بی‌امان سِرُم از زیر بود که کی تمام می‌شود و کی از این عذاب آسوده می‌شوم همواره می‌ترسیدم از روزی که در زیر تقلای لوله‌ها و دستگاه‌ها به زندگی التماس کنم و کاش عنان این حادثه تلخ در دستان خودم بود نه در دستان میراث‌خوارانی که از سر دلسوزی یا فرار از ملامت مردم، مرا به بیمارستان می‌سپرند. تکثیر تأسف انگیز پدر بزرگ حکایتی بی مثال و تمام‌نشدنی از هراسی است که بی‌گمان با آن روبه‌رو خواهیم شد.

  • محمد حسین مرادی

ابن مشغله

در برنامه‌ای از هنرپیشه‌ای پرسیدند که اگر رییس‌جمهور می‌شدی چه می‌کردی؟ من اگر بودم بی‌درنگ پاسخ می‌دادم که مقدمه‌ی ابن‌مشغله را به عنوان اعلامیه‌ی حقوق‌بشر اعلام می‌کنم! اکنون که محدوده‌ی حاکمیتم از خودم فراتر نمی‌رود، نه‌تنها مقدمه که سطرسطر این کتاب را منشور حقوق بشر خویش می‌خوانم و به لحظاتی از خواندن این کتاب می‌اندیشم که در هر کلامش، خودم را به جرم فاصله‌گرفتن از نظام ارزش‌های ابن‌مشغله، محکوم می‌کردم. ابن‌مشغله گویی در دل تاریخ مانده است تا چون منی تا خرخره در صندلی بی‌تفاوتی فرو نرود و به‌سان قهرمان این کتاب کله‌شق باشد. موج عظمت این کتاب را اگرچه نتوانستم در این چهار کلام بیان کنم، اما می‌توانم این مهم را به دست دوستی بسپارم که به نیکی از عهده‌اش برآمده است.

  • محمد حسین مرادی

غزلداستانهای سال بد مجموعه‌ی چند داستان‌کوتاه و چند غزلداستان است که گرچه همه‌ی آن‌ها با طبع من سازگار نبود، اما بعضی از آن‌ها به قدری زیبا بود که نتوانستم از معرفی این کتاب چشم‌ پوشی کنم. نادر ابراهیمی در این کتاب هم آرمانی نوشتن و فلسفی نوشتن را به‌هم آمیخته و مدالی دیگر به کلکسیون افتخاراتش اضافه کرده است. حدس می‌زنم غزلداستان ابداع ابراهیمی باشد و این برای چندمین بار است که از نوآوری‌های او لذت می‌برم.

  • محمد حسین مرادی

رونوشت بدون اصل، مجموع هفت قصه‌ی زیبا و خواندنی از نادر ابراهیمی است که ابتکار و فلسفی وآرمانی نوشتن مهم‌ترین وجه مشترک این داستان‌ها است. موضوعاتی از قبیل ظلم ستیزی، نگاه صحیح به مرگ و نگاه صحیح به زندگی در این قصه‌ها مشهوداست. نادر ابراهیمی در این کتاب بسیار شبیه نویسندگان غربی قلم زده که به گمانم برای علاقمندان به این سبک نوشتن بسیار جذاب باشد. داستان تصویری « قصه‌ی نقاشی که عاشق شد و معشوق» از برجستگی‌های این کتاب است که نشانه‌ی خلاقیت سرشار این بزرگ مرد است.

  • محمد حسین مرادی

مردی در تبعید ابدی

صدرالمتألهین را نه فرمان شاه عباس و نه سنگ‌اندازی‌های عوام‌الناس و نه حتی حسادت‌های به‌ظاهر علما و در باطن خیل جهل مرکب، از خاکی به خاک دیگر دور کرد. خاک برای او همان خاک بود و آسمان خدا همان آبی. او را روح سراسر التهابش در تبعید واقعی فروبرده بود، او را شوریدگی وجودش رمی‌جمرات می‌کرد، او را ندای حلاج‌وار « أنا الحق » تا پای چوبه‌ی دار برد. آری او به واقع تبعیدی روحش بود، تبعیدی ابدی. نادر ابراهیمی در رمانی سرشار از حرکت نه‌تنها ملاصدرا را با افکار و نبوغ و رنج‌ها و شادی‌هایش به شما می‌شناساند، بلکه نوع جدیدی از تفکرکردن، زندگی کردن و خدایی زیستن را یاد می‌دهد که به دور از تملّق، شگفت‌آور است.

  • محمد حسین مرادی