بیم موج
شب انتخابات در سعادتآباد از خانم محجبهای که سوار بر ماشین مدل بالایی شده بود پرسیدم که به چه کسی رأی میدهد؟ نگاهی کرد و با لحن مغرورانه و پرکینهای جواب داد : مرجعم گفته است که به روحانی رأی بدهم! کتاب مرجع محترم آن خانم را از لابلای کتابخانهای کهنه برداشتم تا فضلینژادوار سرنخهای انحراف را پیدا کنم و نکردم. کتاب شرح حقیقی مسیر ایران است با تصویری درست از اسلام، الگوهای انقلابی، تمدن اسلامی و مباحث تمدنی، و حالا نمیدانم از آن گفتگوی تمدنها درمیآید یا نه، شما هم نمیخواهد بدانید، بخوانید و بگذرید.




دو شخصیت اصلی این رمان بار طاقتفرسای گناهی مشترک را بر دوش میکشند، یکی بر آیین صلیبیان رسوا میشود و سنگینی نگاههای کوچه و بازار را بر جان میخرد و دیگری گناهش را در لفافهای از ریا میپیچد و خوندل میخورد از تحسینهایی که نمیدانند نثار که میشوند و من هر دوی اینها را عمیقاً دوست دارم برای گناهی که ذلت غرور را از اعماق وجودشان برکند و در چشمان رهگذرانی ملامتگر و کینهتوز قرار داد، گناهی که بار دیگر نشان داد که لئیمها 