اسراب

مزمزه کلمات

کتاب یک موجود زنده است. موجودی که دشمنان خیلی زیادی دارد، مظلوم است و دوستانش نمی‌توانند کاری برایش بکنند. باور کنید کتاب در جامعه‌ی ما دشمنانی دارد که برای از میان بردنش نقشه می‌ریزند و گام‌به‌گام جلو می‌آیند. از نمایشگاه کتاب گرفته تا انواع رسانه‌های تصویری و ناشرین کتاب‌های زرد و مسئولین فرهنگی همه و همه دست‌به‌دست هم دادند تا ما را از لذت بهره‌بردن از باسابقه‌ترین رسانه‌ی بشری محروم کنند. حسام‌الدین مطهری در مزمزه‌ی کلماتش  سعی در یافتن راه‌حل‌هایی دارد که بتواند سربازی در جبهه کتاب باشد. شاید تماشای این اثر جنگی برای شما هم جذاب باشید و شاید اصلاً شما هم از همسنگران او به شمار آیید اگر از کتابش خوشتان بیاید و بخواهید از فردا کاری برای کتاب بکنید!!!

  • محمد حسین مرادی

نام آندلس برای ما بیگانه نیست. تمدنی اسلامی در دل اسپانیای کنونی با همه‌ی پیشرفت‌‌هایش در نجوم و کشتیرانی و شهرداری و علومی نظیر فقه و فلسفه. تمدنی که نقش عظیمی در گسترش علوم در غرب دارد و تمدنی که از دل آن از یک‌طرف، بناهای عظیم به‌جا مانده است و از طرف دیگر میراث علمی عظیم. شاید پیداکردن یک کتاب جمع‌وجور برای آشنایی بیشتر با این تمدن کار آسانی نباشد اما عبدالواحد ذنون طه که یک آندلس شناس به معنای واقعی است، مجموعه مقالاتی را در کتابش گردآوری کرده که مطالعه آن‌ها خالی از لطف نیست. نثر کتاب چندان جذاب و گیرا نیست  و کتاب اثری پژوهشی به شمار می‌آید اما از خلل آن‌ها اطلاعات جالبی به‌دست می‌آید که برای آشنایی اجمالی با آندلس مفید است.

 

  • محمد حسین مرادی

حاشیه بر کتاب

شاید شما هم شنیده باشید که سرانه‌ی مطالعه‌ی ما ایرانی‌ها هجده دقیقه است ولی خارجی‌ها خوره‌ی کتابند. شاید شما هم شنیده باشید که هنوز هم در جهان مطالعه‌ از روی تبلت و رایانه نتوانسته جای مطالعه‌ی کتاب را بگیرد. شاید اگر بچه‌ی تهران نباشید، شما هم خیلی برای پیدا کردن کتاب مورد علاقه‌تان از این در به آن در زده‌اید. و خلاصه شاید شما هم جزو معدود افرادی باشید که با کتاب قهر نکردید و دوست دارید خیلی از اطرفیانتان را با کتاب آشتی بدهید. حسام‌الدین مطهری که هم در امر کتاب یک متخصّص تجربیه و هم دغدغه کتاب را داره، در حاشیه‌ای که بر کتاب زده سعی کرده تا شما را با راهکارها و معضلات پدیده‌ی مغفولی به‌نام کتاب آشنا کند تا روزی برسد که قید تلویزیون و اینترنت را بزنیم و کتاب بخوانیم.!!!

  • محمد حسین مرادی

در تکاپوی بهشت زمینی

اگر بهشت و جهنمی وجود نداشته باشد پس باید قبل از این که مرگ سر برسد، این دنیا را تبدیل به بهشت کرد و به نهایت کامجویی از آن پرداخت. این ایده اگرچه این‌قدر صریح و بی‌پرده بیان نشده است اما در تار و پود تمدن غرب جا خوش کرده و به بسیاری از افعال آن، جهت می‌دهد. تمدن غربی که بیهوده نیست بگوییم که امروز بر اجزای زندگی ما هم سیطره پیدا کرده است. محمّد جبّارپور کوشیده است در این کتاب به معنا، ضرورت شناخت و نحوه آشنایی ما ایرانیان با غرب بپردازد و با ارائه مختصری از تاریخ تمدن غرب، مؤلفه های تمدنی آن را شناسایی کند. کار کتاب به همین‌جا ختم نشده و در ادامه ایده‌ی سه‌گانه‌ی تفکر، فرهنگ و تمدن بررسی شده و راه‌حلی برای مواجهه با مشکل ارائه می‌شود. تلاش آقای جبارپور گرچه بسیار مختصر است اما به‌قدری مقدماتش متقن می‌باشد که نتیجه صحیحی از آن برداشت شود. 

  • محمد حسین مرادی

اعترافات شهر خدا

شبه‌جزیره عربستان، را نمی‌دانم باید به غروب‌های مدینه‌اش شناخت یا به دلارهای نفتی‌اش، نمی‌دانم باید به لحظاتی غریب در جوار ستون توبه شناخت و یا برج ساعتی که قلب آسمان را خراشیده است. نمی‌دانم باید به لذت آهسته گریستن در کنار بقیع زمانی‌که نسیم صحرا نوازشت می‌کند شناخت یا به خوی وحشی وهابیانی که گویی میراث پدری‌شان را طلب می‌کنند و نمی‌دانم باید به عظمت بندگی در طواف کعبه شناخت یا حقارت شهوت‌رانی امرای آن. این سرزمین عجیب تضادها را در دل خود جای داده است. تضادهایی که از چشم سید مجید حسینی هم دور نمانده است. اعترافات شهر خدا، سفرنامه‌ای است که از هم از سرزمین وحی برای شما روایت می‌کند هم از شهر پیامبر(ص) و هم از پایتخت سعودی‌ها!!!

  • محمد حسین مرادی

مصلحت

گفته می‌شود که یکی از عوامل به‌حاشیه رفتن مسیحیت در دنیای غرب، تکیه کشیشان و اربابان کلیسا بر کتاب مقدس به‌جای پذیرش دستاوردهای علم تجربی بود. صرف‌نظر از آن که چقدر این ادعای تاریخی صحت دارد، باید گفت که هر دینی، آموزه‌ها و باید و نبایدهایی دارد که دست انسان را از این که بخواهد مطابق میلش عمل کند می‌بندد. این نگاه به دین زمانی که وارد عرصه‌ی سیاست می‌شود، سیاستمدار را با محدودیت در اعمال قدرت رو‌به‌رو می‌کند و در این شرایط یا باید گفت که اصلاً دین و سیاست هیچ ربطی به هم ندارند و بر اجداد پدر ترکیه درود فرستاد یا باید تن به دین‌داری داد و در عالم خدعه‌ها، منتظر شکست بود. اما اگر بتوانیم، ساختار منعطفی در دین تعریف کنیم که بتواند متناسب با مقتضیات سیاست، دستورهای مطابق با دین صادر کند آن وقت به آفات هیچ یک از دو حالت بالا دچار نمی‌شویم. مصلحت همان ساختار منعطفی است که میدان عملی را در برابر سیاستمدار باز می‌کند. اما مصلحت چقدر با نگاه دینی هماهنگ است و آیا اساساً مصلجت‌اندیشی در دین، به‌معنای عدول از دستورات دینی نیست؟ چه‌کسی حق دارد در دین خدا مصلحت‌اندیشی کند؟ حدود مصلحت‌اندیشی چیست و که این حدود را معلوم می‌کند؟ آیا مصلحت مطابق با عدالت است یا خیر؟ این‌ها همه سؤالاتی است که دکتر اصغر افتخاری، عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع) کوشیده است تا پاسخ درخوری برای آن‌ها در این کتاب بیابد.

  • محمد حسین مرادی

ق

« ق » را که می‌خوانی از خدا می‌خواهی که کاش از اول به‌دنیا می‌آمدی و این‌بار مثل قیصر زندگی می‌کردی، نه به‌خاطر آن‌که ملک‌الشعرای ادبیات جنگ بود، نه به‌خاطر آن‌که دردانه‌ی شفیعی کدکنی بود و نه به‌خاطر آن‌که با سروشش سال‌ها تبدیل به زیباترین تصویر نوجوانان شد. نه هیچ یک از این‌ها نیست. تنها برای آن است که او لطیف زندگی کرد. تنها برای آن‌که او از هر اتفاقی، دستاویزی ساخت تا خودش را خالص‌تر کند، خودش را زلال‌تر کند و سرانجام هم آن‌قدر زلال شد که شکست. قیصر رویاهای من! هزار قصیده در رثای تو چون بغضی گلویم را گرفته است. خوش به حالت! آن قدر زلال شده بودی که دیگر به‌درد این دنیا نمی‌خوردی، آن‌قدر زلال شده بودی که به تلنگری، قلب بلورینت را می‌شکستند و هیچ نمی‌گفتی. آن‌قدر زلال شده بودی که قلب شکسته‌ات، خانه‌ی خدا شد. خدا به عهدش عمل کرد. مگرنه؟ عمل کرد وگرنه این‌قدر زود تو را برای خودش برنمی‌داشت.

  • محمد حسین مرادی

هیتکلیف، منفورترین شخصیت بلندی‌های بادگیر تنها به انتقام فکر می‌کند. انتقام از کسانی که کاترینش را از چنگش درآورده‌اند. انتقامی که مانند خون در رگ‌هایش به او جان می‌بخشد و مهم نیست چه قدر طول می‌کشد و تا چند نسل باید ادامه پیدا کند. در لابلای جنجال‌های هیتکلیف رد عاشقانه‌هایی دیده می‌شود که از یک طرف کلکسیون کاملی از مکر و جنون و حماقت و از طرف دیگر مدال‌های افتخاری از شرافت و ایثار هستند. هم‌چنین ترکیب کردن همه‌ی اتفاقات تلخ و شیرین رمان با طبیعت زیبای وادرینگ هایتس، اثر را واقعی‌تر و ملموس‌تر کرده و یک روایت ناب پدید آورده است.  در مجموع شاید هیچ عنوانی از جدال عشق و انتقام برای یگانه شاهکار امیلی برونته مناسب‌تر نباشد.

  • محمد حسین مرادی

مسخ

تصور کنید که فردا صبح وقتی از خواب بیدار می‌شوید تبدیل به یک حشره‌ی عظیم‌الجثه شده‌اید. آیا از شدت فاجعه دیوانه نمی‌شوید؟ اطرافیان شما با شما چه خواهند کرد؟ دیگر مانند یک انسان فکر می‌کنید یا مانند یک حشره؟ و چگونه با این بدن جدیدتان کنار می آیید؟  مسخ کافکا را به‌قول ناباکوف اگر تنها یک توصیف حشره‌شناسانه بدانیم کاملاً در اشتباهیم. این داستان را تا به انتها نرسانید نمی‌توانید قضاوت کنید که چه کسی مسخ شده است و چه بسا هر روز با انسان‌های مسخ‌شده‌ی زیادی روبه‌رو بشوید. ترجمه‌ی بسیار روان فرزانه‌ طاهری و روایت بی‌نظیر ناباکوف از این اثر، توانسته است حق داستان را ادا کرده و ما را به تماشای یک اثر نیمه‌فلسفی دعوت کند.

  • محمد حسین مرادی

هاروارد مک دونالد

از نزدیک دیدن سرزمینی که این همه در دنیا سروصدا می‌کند و البته چند نسل دشمن ما به‌حساب می‌آید، لذتی جدای از لذت یک سفر معمولی به‌دنبال دارد. سید مجید حسینی، فارغ‌التحصیل دکترای علوم‌سیاسی از دانشگاه تهران کوشیده است در این سفرنامه تمام ذهنیت خود از این سرزمین را کنار گذاشته و با چهل‌و‌سه روایتی که از عکس‌های دوربینش می‌کند شما را با تصویری غیر از تصویری که رسانه‌ها از آمریکا نشان می‌دهند همراه سازد. تحلیل‌های حسینی از موقعیت‌هایی که با آن رو‌به‌رو می‌شود آن قدر منصفانه و گیرا هست که به مذاق هر خواننده‌ای خوش بیاید.

  • محمد حسین مرادی