تا همیشه آشنا
تا همیشه آشنا، تصویرهایی از زندگی کسی است که گرچه او را ندیدهام گمان میکنم سالها در کنار او زندگی کردهام. با ناراحتیهایش ناراحت شدهام، با شادیهایش خوشحال شدهام، با شوخیهایش از اعماق وجود خندیدهام و از منش و بزرگواریش لحظاتی غریب و زیبا را تجربه کردهام چنان که در ساحلی دوردست به تماشای غروبی دل انگیز نشستهام و خوب میدانم دیگر چنین لحظهای نخواهم داشت. تا همیشه آشنا مجموعه داستانکهایی پر رمز و راز است تا حیات سادهی یک بزرگ مرد را به رخ جهانیان بکشاند.






صدرالمتألهین را نه فرمان شاه عباس و نه سنگاندازیهای عوامالناس و نه حتی حسادتهای بهظاهر علما و در باطن خیل جهل مرکب، از خاکی به خاک دیگر دور کرد. خاک برای او همان خاک بود و آسمان خدا همان آبی. او را روح سراسر التهابش در تبعید واقعی فروبرده بود، او را شوریدگی وجودش رمیجمرات میکرد، او را ندای حلاجوار « أنا الحق » تا پای چوبهی دار برد. آری او به واقع تبعیدی روحش بود، تبعیدی ابدی. نادر ابراهیمی در رمانی سرشار از حرکت نهتنها ملاصدرا را با افکار و نبوغ و رنجها و شادیهایش به شما میشناساند، بلکه نوع جدیدی از تفکرکردن، زندگی کردن و خدایی زیستن را یاد میدهد که به دور از تملّق، شگفتآور است.
