اسراب

یا کلام من از بیان و توصیف نورالدین عاجز است یا این توصیف در قالب کلام نمی‌گنجد، من نمی‌دانم نورالدین کیست ؟ ولی خوب می‌دانم که نورالدین نه کلکسیون تیر و ترکش است، نه کارناوال درد و رنج، نه نجات سرباز رایان است و نه از کرخه تا راین، نورالدین یک رزمنده است، یکی از هزار هزار رزمنده که رفتند و شجاعانه جنگیدند. نورالدین را نه می‌توان در آن لحظه شناخت که برادرش در مقابل چشمانش شهید شد، نه در آن هنگام که آتش پشت توپ پیکر سوخته‌اش را با سنگ و شن و خاک وخون عجین کرد، او را نه می‌توان آن گاه شناخت که بهترین دوستانش در برابرش جان دادند نه آن گاه که در اعماق آب های سرد فک هایش قفل می‌شد. تنها یک راه برای شناختن این مرد وجود دارد، کافی است که در چهره‌ی امامش خیره شوی، آن زمانی که احساس کردی سراسر وجودت برای آن بزرگ مرد می‌تپد، درست در همان زمان نورالدین را شناخته‌ای.

نظرات (۲)

کافیست که یک لحظه به دست تکان دادن های امام خیره شوی به عمق نگاهش به عمامه اش آن وقت

اگر حس کردی قلبت جور دیگری می زند

 اگر حس کردی پشت جمجمه ات سرد شده و دارد می لرزد

اگر خواستی بگوئیی روح منی ...آن وقت است که پسر ایران می شوی مثل نور الدین

آن لحظه هزار بار تقدیم تو باد!

پاسخ:

گویند که لحظه ای است روییدن عشق

ان لحظه هزار بار ....

خدا کند یشناسیم و بعد عمل کنیم به سیره شهدا.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی