اسراب

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سعید عاکف» ثبت شده است

خاک های نرم کوشک

خاک‌های‌ نرم کوشک حکایت بنایی است که با مصالح شرف و انسانیت و آزادگی چنان بنای رفیعی از مقاومت و مردانگی برپا‌کرد که خاطره ی آن تا سال‌ها با گوشت و خون کسانی که او را می‌شناختند عجین گشت. خاک‌های نرم کوشک، خاطرات مردی است که الحق باید به قول رادیو عراق او را بروسلی میدان نبرد خواند و چه بسا اگر بروسلی او را می شناخت خود را برونسی نام می نهاد !!!

  • محمد حسین مرادی

حکایت زمستان

واقعاً نمی‌شود گفت که در این کتاب سحرآمیز باید از ته دل خندید یا از اعماق جان گریست؟ یک هارمونی از خوشحالی و غم !!! اسیری که شاید از یک رزمنده بیشتر جنگیده است. به جرأت می‌گویم حکایت زمستان کتابی است که هنوز اشک‌های روی گونه‌هایتان خشک نشده لبخندی بر لبانتان نقش می‌بندد. شکنجه‌هایی که تصوّر آن‌ها قلب آدم را می‌آزارد و شجاعت (شیطنت)‌هایی که تصوّر آن‌ها مایه‌ی مسرّت قلب است.

  • محمد حسین مرادی