مارک دو پلو
۱۰
مرداد۹۴
هنوز لذت طعمهای ترش و شیرین مارکوپلو زیر دندانم بود که دل دادم به مارکدوپلو و گذاشتم در دنیایی با حکایتها و آدمهای جورواجور غوطه بخورم. از طلوعی روشن در ییلاقی آفریقایی تا غروبی شفابخش در خاک عراق، از سرزمین تنتن تا قلب جنگلهای آمازون و از هرم آقتاب تا شرشر باران، خودم را رها کردم بر روی اقیانوس نقالیهای ضابطیان، انگارکه او گزارشگر مستند دور دنیا در هشتاد روز است و من فیلمبردارش. پشت دوربینم بی آنکه آقای گزارشگر بداند خندیدم، تحسین کردم، تماشا کردم، تأسف خوردم و حسرت کشیدم و فیلم مستندی برای خودم کنار گذاشتم که هنوز تصاویرش پیش رویم است و نواهایش در گوشم!!!
خیلی مختصر و خوب معرفی کردید
احسنت بر شما