اسراب

درخت به

کافی است چند ساعتی وقتتان را برای خودتان خالی کنید و زیر سایه درختی که حسام‌الدین مطهری برایتان کاشته است، تکیه دهید و گوش بسپارید به حکایت‌هایی که درخت می‌گوید. حکایت‌هایی که اگر گاهی چشم‌هایتان را ببندید، گمان می‌کنید بی‌مقدمه افتاده‌اید وسط‌شان و حالا شما هم دارید پابه‌پای شخصیت‌هایش، درد می‌کشید، افسوس می‌خورید و یا قهقهه می‌زنید. آن وقت است که با صدای افتادن به درست جلوی پایتان به خودتان می‌آیید. به را برمی‌دارید و بو می‌کشید و یک گاز محکم می‌زنید و وقتی مزه‌ی آن تمام دهانتان را پر کرد، از سر تحسین نگاهی به درخت می‌کنید و آهسته می‌روید به امید درخت دیگری که شاید روز دیگری شما را در طعم‌هایش شریک کند.

نظرات (۴)

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

خدا قوت برادر

نمی دانم چرا حسام الدین مطهری را با محسن حسام مظاهری اشتباه می گیرم!!!!
پاسخ:
سلام
خیلی ممنون
:)
  • تا اینجا خواندم...
  • سلام
    ممون از معرفی این کتاب
     امیدورام فرصتی برای خواندن این کتاب ییدا شود


  • أَنَا یَمَانِیٌّ
  • شما هم مثله تشنه قشنگ می نویسیدا!!
    پاسخ:
    خیلی ممنون
  • أَنَا یَمَانِیٌّ
  • لینک شدین
    لینک مان کنید

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی